آنیلآنیل، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

آنیل دختر خرداد

هوای خوب بهاری

آنیل عزیزم یکی یه دونه مامان چند روزی میشه دو تا دیگه از دندوای بالاییت میخوان در بیان لثه هات باد کرده خیلی اذیتت میکنه همش گریه میکنی قربونت برم حالا برا هر دندون بخوای این همه اذیت بشی که من میمیرم. همچنان عاشق بیرون رفتنی. ایستادنت طولانی تر شده خودتم میفهمی که وایستادی تمرکز میکنی و لبخند میزنی، فک کنم لبخند رضایت موفقیت هست!!! دوباره بردم بهداشت برای گرفتن وزن گفته بودن دوباره بیار، شدی 10 کیلو خانومه دید زیاد به نظر میرسه 200 گرم برا لباسات کم کرد البته میگم اون سری اشتباه وزن کرده بودن. دیگه هیچی تکرار نمیکنی گاهی اوقات بابا میگی و ماهی رو بس که دوس داری میگی ما. آهنگ دوس داری باهاشون نانای میکنی. تو  بی بی انیش...
18 فروردين 1392

عید 92

سااااااااااااااااااااااااال نو بر همه دوستای وبلاگی عزیزم مبارک امیدوارم همیشه شاد و خوش در کنار نی نی های گلتون باشید.                                                                                                 ...
10 فروردين 1392

نزدیک عید و خونه تکونی و 9 ماهگی

سلام یکی یه دونه مامان. سلام به دوستای گلم که همیشه لطف دارن. من و آنیل کوچولو سال نو رو به همه دوست جونیا تبریک میگیم. تو 9 ماهه شدی گل مامان عزیز مامان. زمان عین برق و باد گذشت و تو 9 ماهه شدی عزیزم چقد روز به روز عوض میشی و هر لحظه بزرگتر میشی، جیگرتر می شی و دلبرتر. سال نو که بیاد اولین عیدی میشه 3 نفر شدیم. با وجود تو این بهترین عید زندگیم میشه به خصوص اینکه سلگرد ازدواجمون هم  1 فروردین هست . آنیل خانوم تو این ماه خیلی شیطون تر و شلوغ تر شدی. اول اینکه 5 شنبه یعنی 24 اسفند دندون چهارمت در اومد با کلی اذیت بود این سری لثه ات باد کرد و زخمی شد و .... قربونت برم حالا هر سری بخواد اینجوری شه چی!!!! افزایش وزن نداری،...
26 اسفند 1391

دندون سوم و تولد

دیشب دندون سوم آنیلم دراومد، سمت راست از بالا. قربونت برم مبارکت باشه گلم. امروز تولد زن دایی آنیل بود برا همین رفتیم خونه خالمینا که دختر خالم با داداشم نامزده. کلی خوش گذشت هم به ما هم به آنیل و درسا کوچولو. اینم از عکسای تولد: آنیل در حین بازی: این گلشونو خیلی دوس دارم: عکسای دیگه رو نی نی وبلاگ حذف کرد مجبور شدم ویرایش کنم. آنیل جان عزیز مامان با نی میتونی آبمیوه بخوری تعجب کردم که تونستی اینکارو بکنی فدات بشه مامان. و اینکه تمام وسایلو میشناسی میگم خرسای آنیل کو برمیگردی خرساتو نگا میکنی فرفره کو اونو نگا میکنی رابطه بین حرف ها و اشیارو کامل دیگه میفهمی قربونت برم من. آنیل خانوم ن...
14 اسفند 1391

بازی و گردش

سلام به دوستای عزیز و گلمون. خوب آنیل جون ما علاوه بر اینکه روز به روز شیطون تر میشه بیشتر هم بیرون و ددر دلش میخواد ما هم مجبوریم گوش به فرمانش باشیم. هفته پیش براش سه تا بازی گرفتیم آنیل هم انگشتی ها رو بیشتر دوس داشت ولی از نواختن هم بدش نیومده: جمعه هم 3 تایی رفتیم شورابیل ولی هوا خوب نبود زود برگشتیم: بازی جدیدی که با بابا جونش انجام میده قایم موشکه، بابایی یه روز بعد از ظهر میخواست بخوابه همینطوری پتو رو روش کشید تا آنیل بیاد و پتو رو از روش باز کنه. دیگه از اون روز به بعد آنیل نمیذاره بابا جونش حتی شب ها هم بخوابه و همش میره و لحاف و از روش باز میکنه و میخنده تا کلی با بابایی بازی نکن...
13 اسفند 1391

عاشقتم فرشته کوچولوی من

عروسکم عشقم، آرامش منی. این دفعه اومدم بگم که ممنون که هستی ممنون از وجودت ممنون از آرامشی که همیشه و همیشه بهم میدی. عشق من ممنونم برا اینکه گذاشتی من مادر شم و این حس زیبا رو تجربه کنم حسی که اصلا فکرشو نمیکردم انقدر قشنگ و زیبا باشه. خییییییییییییییییییییییییییلی دوست دارم فرشته من. وقتی که شبا وسط من وبابابی میخوابی و خوابت نمیاد میری بغل بابایی سرتو میذاری رو شکمش و تندی میای بغل من وو سرتو میذاری رو شکم من... و تندی میری بغل بابایی و.... خیلی خوردنی میشی. این کارو انقدر تکرار میکنی تا خوابت میبره البته اون موقع ما دلمون نمیاد خستت کنیم و فاصله رو کم میکنیم میچسبیم بهت تا خیالت راحت شه که هر دومون کنارتیم و هستیم عزیزم . یه باز...
1 اسفند 1391

8 ماهگی

عزیزم نفسم عمرم عشقم، چقد زود زمان گذشت لحظه ها زود میگذرن و خاطره های خوب با تو بودن برام میمونه عزیز دلم، شکلات مامان بوس کردنو یاد گرفتی هر وقت میخوای دلبری کنی یه بوس محکم با صدا به همه دست میدی. دیگه یه دستی از وسایل میگری و راه میری. گریه ت کمتر شده فدات بشم من. اگه دور دهنت کثیف باشه حتما باید پاکش کنی به هر جا که برسی پاک میکنی!!!!! عاشق بچه های 3،4 ساله هستی و باهاشون گرم میگیری. وقتی شونه میکنم تمرکز میکنی و کیف میکنی..  حرفای جدید یاد یاد گرفتی: به به به میگی به این ماه سه بار گفتی ماما اما بعدش میگی ما تلفونو تو گوشت میذارم دنبال آدم تو گوشی میگردی یعنی این صدا از کجا میاد! عاشق عروسک گنده ای:...
28 بهمن 1391

اولین پارک رفتن دخملم

سلام به دوستای عزیز. خوبید؟ خوشید؟ ممنون از نظرات خوبتون و از اینکه همیشه به یادمون هستین. امروز آنیل من برا اولین بار بیرون دلش خواست و با زبون بی زبونی اشاره میکرد به طرف پنجره که یعنی میخوام برم بیرون. منم اول پنجره رو باز کردم بلکه رضایت بده و کافی باشه ولی ول کن نبود همش خودشو هل میداد به طرف بیرون. از شانس هم کلی گنجشک روی درختا بود. دست جمعی میومدن رو زمین و دوباره برمیگشتن رو درخت.صحنه خیلی زیبایی بود آنیل هم به وجد اومده بود و کلی ذوق کرد. منم تصمیم گرفتم آمادش کنم و بریم بیرون رفتیم پارک سر کوچه و این شد اولین پارک رفتن آنیل قشنگم  و اولین تاب سواری:       عزیز دلم کم مونده بود خوابش ببره: ...
23 بهمن 1391

Happy First Tooth جشن دندونی

عزیز دلم از وقتی فهمیدم فرشته ها یه دندون خوشگل و ناز آوردن و گذاشتن رو لثه هات تصمیم گرفتم یه جشن دندونی برات بگیرم. خوب بالاخره 13 بهمن رسید و ما یه جشن دندونی حسابی برای آنیل جونم گرفتیم. حدود یه ماهی میشه که دارم برای جشن آماده میشم تقریبا ٦٠ ٧٠ تا دندون مقوایی درست کردم و ....طرح خرگوشی انتخاب کردم برای لباست و تزئینات. مهمونامون حدود ٥٠ نفر بودن بزن و برقص داشتیم خیلی خوب بود. اول از همه کارت دعوت مهمونا که با سلیقه من و با زحمت بابایی درست شده:  اینم کیک دندونی آنیلم: کلا جشن خیلی خوب بود خیلی خوش گذشت . از چهره مهمونا هم معلوم بود که به اونا هم خوش گذشته خدارو شکر. از اونجایی که دختر گریه ا...
15 بهمن 1391

عکس های پست قبلی

خوب بالاخره دوربین درست شد و عکس هارو آماده کردم. این اولین عکس از دندونای خوشگلت: گفته بودم که عاشق قطره چکان قطره هاتی: اینم عکس کارت دعوت جشن دندونیته: صب ها که از خواب پا میشی اینطوری میری تو فکر: میری سراغ کشو ها تا دوربین رو دیدی دیگه باز نکردی فکرت رفت پیش دوربین: اینم موقعی که میری آشپزخونه: اینم از خواب های خوشگلم. فدات بشم که انقده ناناز میخوابی. جیگرتو بخورم:     ...
5 بهمن 1391