نزدیک عید و خونه تکونی و 9 ماهگی
سلام یکی یه دونه مامان. سلام به دوستای گلم که همیشه لطف دارن. من و آنیل کوچولو سال نو رو به همه دوست جونیا تبریک میگیم.
تو 9 ماهه شدی گل مامان عزیز مامان. زمان عین برق و باد گذشت و تو 9 ماهه شدی عزیزم چقد روز به روز عوض میشی و هر لحظه بزرگتر میشی، جیگرتر می شی و دلبرتر. سال نو که بیاد اولین عیدی میشه 3 نفر شدیم. با وجود تو این بهترین عید زندگیم میشه به خصوص اینکه سلگرد ازدواجمون هم 1 فروردین هست .
آنیل خانوم تو این ماه خیلی شیطون تر و شلوغ تر شدی. اول اینکه 5 شنبه یعنی 24 اسفند دندون چهارمت در اومد با کلی اذیت بود این سری لثه ات باد کرد و زخمی شد و .... قربونت برم حالا هر سری بخواد اینجوری شه چی!!!!
افزایش وزن نداری،غذا خوردنت فرق زیادی نکرده ولی چون تحرکت بیشتر شده وزن نمیگیری. پس فردا وقت چکابته و وقت آتلیه هم گرفتم که تو سال 90 هم آتلیه رفته باشی.
چقد عکس خودتو دیدنی ذوق میکنی خدا میدونه تا چند وقت پیش تو آینه ذوق میکنی حالا با عکسات، خود شیفته مامان.
سه شنبه هفته پیش هم یکی از دوستای دانشگاهم اومده بود البته خواهرشو آورده بودن بیمارستان فاطمه جون هم براش همراه بود خواهرش یه نی نی 6 ماهه تو دلش داشت که رفت پیش خدا خیلی ناراحت شدیم ولی از دیدن فاطمه جون که عاشقشم خیلی خوشحال شدم شب خوابم نمیبرد آخه سه چهارسالی میشد که نمیدیدمش. فقط قرار بود عکس بگیرم یادم رفت حیف شد.
این ماه گفتی دایی و یک بار هم گفتی عمو. البته تقریبا معنادار شدن حرفایی که میزنی.
از عروسک انگشتی هایی که برات گرفتم مامان رو خیلی دوس داری و همیشه اول مامان رو برمیداری بعضی وقتا هم بوسش میکنی. قربونت برم من.
تو این ماه دو سه باری وایستادی، عاشق بیرون رفتنی همچنان برا بیرون رفتی گریه زاری را میندازی.
وقتی یه چیزی کثیفه میخوای بکنی تو دهنت میگیم ایی یعنی دست نزن تو بدتر داد میزنی یعنی چیزی بهم نگین!!! و اینکه زورت هم بیشتر شده نخوای چیزی رو بدی به زور میتونم ازت بگیرم!!!
یاد گیریت بیشتر شده چند باری نانای کردی و دست زدی.
آهنگ زدنت هم بهتر شده بیشتر به هدف میخوره تا اطراف.
کاریو که درست انجام میدی من وبابایی همیشه دست میزنیم دیگه عادت کردی وقتی همون کارارو انجام میدی منتظری که تشویقت کنیم وقتی هم دست میزنیم کلی ذوق میکنی فدات بشم من.
کتاب که ورق میزدی الان دونه دونه ورق میزنی خیلی برام جالبه عین آدم بزرگا. یه کتاب داری خیلی دوسش دارم حیوانات بامزه پاره پارش کردی بیچاره رو. برا سن تو کتاب پارچه ای و پلاستیکی گرفتم که پاره نمیشن ولی الا و بلا باید کاغذی باشه!!!
وقتی بی بی انشیتین نگا میکنی میری تا میری جلو تلویزیون بابایی پاوسش میکنه میگه بیا عقب چند باری تکرار کرد تو هم یاد گرفتی ، باهوش من.
من و بابایی عاششششششششششششششششششششششششقتیم.
پی نوشت:
خوب دوشنبه رفتیم بهداشت، وزنت هیچ تغییری نکرده بود خیلی ناراحت شدم بس که ورجه وورجه میکنی و باید 15 روز دیگه دوباره بریم برا کنترل.
و اینکه رفتیم آتلیه عکسات قشنگ شدن یه خورده اذیت کردی ولی در کل خوب بود. قربونت برم.