بازی و گردش
سلام به دوستای عزیز و گلمون.
خوب آنیل جون ما علاوه بر اینکه روز به روز شیطون تر میشه بیشتر هم بیرون و ددر دلش میخواد ما هم مجبوریم گوش به فرمانش باشیم.
هفته پیش براش سه تا بازی گرفتیم آنیل هم انگشتی ها رو بیشتر دوس داشت ولی از نواختن هم بدش نیومده:
جمعه هم 3 تایی رفتیم شورابیل ولی هوا خوب نبود زود برگشتیم:
بازی جدیدی که با بابا جونش انجام میده قایم موشکه، بابایی یه روز بعد از ظهر میخواست بخوابه همینطوری پتو رو روش کشید تا آنیل بیاد و پتو رو از روش باز کنه. دیگه از اون روز به بعد آنیل نمیذاره بابا جونش حتی شب ها هم بخوابه و همش میره و لحاف و از روش باز میکنه و میخنده تا کلی با بابایی بازی نکنه راحت نمیگیره!!! قربونش برم الهی شیطون بلای مامان.
رابطه بین کنترل و تلویزیون رو هم میدونه هر وقت کنترل رو دستم میگیرم زودی تلویزیونو نگا میکنه و گاهی وقتا هم خودش کنترل رو میزنه و تکون میده تا روشن کنه و میره جلو تلویزیون وایمیسته و کیف میکنه!
از بی بی انیشتین خیلی خوشش میاد و وقتی برنامشو بذارم هر کاری کنم نمیتونم حواسشو پرت کنم.
از صدای جارو برقی و آبمیوه گیر و ... میترسه زود میپره بغل من.
وقتی در باز بشه بدو بدو میره به طرف در تا بره بیرون انقد سریع میره تا در بسته نشه وقتی هم میبندیم یه جیغی میزنه که نگو و نپرس.
چند روز پیش هم دست زد ولی تکرار نکرده ! امیدوارم دست زدن رو هم زود یاد بگیری. چون همیشه دوس داشتم نی نی من 3 تا چیزوزود یاد بگیره . نانای کردن و دست زدن و بای بای کردن. زودی یاد بگیر آنیلم فدات بشم من.
البته این روزا اصلا حال و حوصله ندارم وگرنه به آنیل اشاره میکنم زود ادامو در میاره و خدارو شکر زود یاد میگیره.
درگیر اسباب کشی هستیم ایشالا اگه خدا بخواد تا عید بریم خونه خودمون. .