تولد 3 سالگی
میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست
که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست
و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست.
میلادتو معراج دستهای من است
وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم.
دختر زیبای بهاری ام 3 سالگیت مبارک
خوب عزیز دل مامان تو این تولدت بیشتر از هر سال لذت بردی و برای بریدن و خوردن کیک لحظه شماری میکردی تولدت خیلی خودمونی بود و اولش قرار بود خونه خودمون باشه اما چون مامانی نتونست بیاد ما هم با خاله الی و زندایی تصمیم گرفتیم بریم خونه مامانینا.
خیلی خوش گذشت. خوب همکاری کردی ولی از اونجایی که مصادف با اولین روز ماه رمضون بود تولدتو بعد افطار گرفتیم و شما از بس خسته بودی و خوابت میومد یه کم بی حال بودی . فک کنم تا اول ابتداییت یعنی تا 7 سالگیت تولدت تو ماه رمضون باشه من اینو خوش یمن میدونم به خصوص که این دفعه اول ماه رمضون بود
بارون شدیدی بارید تا الان هر سال تو تولدت بارون باریده از این بابت هم به تو میبالم عزیز یکی یدونم که روز تولدت انقدر آسمون هم خوشحالی میکنه
چه شیرین میخندی قند عسل
کادوهاتم لباس و عروسک بودن و دایی کیومرث از مالزی برای همه یه عالمه کادو آورده بود برای شما هم که مخصوص:
البته این تاپ ها 3 تا بود یکی هم آبی:
اینم مایو خیلی خوشگل که تاپش رو خونه مامانینا جا گذاشتم وقتی دیدی حاضر نبودی از تنت در بیاری:
دست همه درد نکنه به خصوص دایی کیومرث