چهار شنبه سوری 94
با هزاران تبریک سال جدید به همه دو ستای گلم و آنیل عزیزم سلام
چهار شنبه سوری امسال آنیل جونم دیگه واسه خودش خانومی شده بود و نه تنها نمیترسید بلکه بسیار بسیار بهش خوش گذشت. سال اول که فقط میترسی پارسال هم با تعجب نگه میکرد اما امسال با یه عالمه شادی و جیغ و داد ذوق کردنی همراه بود
اینم عکسش:
ایشالا به امید خدا امسال سال خوب و پر برکتی برای همه دوستانمون بشه و همچنین خودمون ، اوایلش که خدارو شکر خوبه به خصوص آنیل راضیه و ذوق داره کلی عیدی های خوشگل خوشگل گرفته .
آخه چند روز رفته بودیم خونه مامانی اینا و به طور اتفاقی دو چرخه آریا مهر ( پسر عموی من) مونه بود پتو پیلوت مامانمینا و آنیل دید و اصرار که منو سوار کنین برونم فک کنین شب ساعت 12 این در خواستو کرده از صب نخوابیه و کلی از رو آتیش پریده و ترقه بازی و اینا بعد تازه 12 شب میگه دوپچرخه سواری میخوام !!!
خلاصه بابش برد و یه نیم ساعتی دم در سوارش کرد.
حالا اومدیم خونه و همش میگفت من دو چرخه میخوام تازه رنگش رو هم انتخاب کرده میگه دوچرخه قرمز میخوام دوچرخه قرمز میخوام بابام هم گفت باشه حالا بخواب میخریم برات داد گریه زاری که من میخوام بازم بابام با آنیل صپحبت کرد که بخواب فردا صب 10 و نیم اینا بیدار شو با هم بریم دوچرخه اونم قرمزشو بگیرم برات
به زور آنیل خوابید و فرداش با هم رفتیم دست بابابزرگ درد نکنه یه دورخه خوشگل نارنجی خرید البته نارنجی که اونم خود آنیل پسندید:
امسال سبزه نوروز رو برای اولین بار خودم کاشتم و از این بابت خیلی خوشحالم نمیدونم چرا ذوق دارم خوب!
هر سال مامانم برام آماده میکرد و من آمادشو میاوردم.
اینم از تقویم سال 94 آنیلم که دست بابایی درد نکنه چقد براش زحمت کشید:
از عکس آنیل هم نگم بهتره! چون نمیدونین چقد طول کشید تا یه عکس ازش بگیرم بزاریم تو تقویمش
آخه بچه هم انقد اذیت کن البته فقط تو عکس گرفتن ها هیچ وقت یاری مون نمیکنه اگه راه حلی چیزی داشتین دوستان لطفا دریغ نکنین ممنون واقعا برای اولین بار بود فشار خونم جا به جا شد سر آنیل انقد که حرص خوردم
اتاق آنیل با کمی تغییرات: