13 ماهگی
سلام عزیز دل مامان
ببخشید خانومم که انقد دیر برات پست گذاشتم آخه کارای خونه جدید تمومی نداره و البته شیطونی های شما و نداشتن نت!
دوستای گلم خیلی دوس دارم بهتون سر بزنم و نی نی های خوشگلتون رو ببینم اما فعلا نت نداریم ولی سعی میکنم زودی بیام پیشتون دلم براتون یه ذره شده.
14 تیر عروسی دایی بهروز بود و آنیل خانوم کلی ذوق داشتی و کلی شیطونی کردی. کم میخوابیدی اصلا غذا نمیخوردی، پیر منو در آوردی نه گذاشتی دل سیر برقصم نه کمک کنم! اما خودت دوس بری وسط نانای کنی قربونت برم، بعد عروسی هم یاد گرفته بودی دستاتو ببری بالا و برقصی بامزه مامان.
خونه جدیدمونو خیلی دوس دارم شما هم تا بیای عادت کنی طول کشید. دلتنگی امون نمیداد.
تو این ماه با ترانه چند باری رفتیم شهر بازی خوش گذروندی فعلا هیچ عکسی ندارم الانم از خونه مامانینا دارم برات مینویسم.
کارای جدید و شیرین زبونی هات هم که دل همرو برده، اکثر کلمه هات با د شروع میشه مث:
دی: جی
دودو : جوجو
دایی: دایی، عاشق دایی هاتی و مدام دوس داری بگی دایی
دای: چایی
دیز : جیز ........
الان حضور ذهن ندارم عزیزم خیلی چیزای دیگه میگی فدای تو بشم
دستمال کاغذی بر میداری و دماغتو پاک میکنی الکی!
خاله الی بعد عروسی رفت تهران و تو دلتنگشی. هر وقت باهاش حرف میزنی تند تند گوشی رو بوس میکنی.
کتاب خوندن و ورق زدن رو بسیار دوس داری حلقه ها رو کامل میچینی و اردکه چی میگه میگی کوک کوک
قایم موشک بازی دوس داری از این ور مبل میری از اون ور سر در میاری.
میگم دماغ مامان کو نشون میدی... خیلی چیزای دیگه که الان حوصله ندارم قند عسل بازم شرمنده عزیز دلم.
یه چیز دیگه جیش کردنو یاد گرفتی و هر کی میره دسشویی زودی میری دنبالش میگی جیش جیش یعنی داره میره جیش کنه!
خودتم دیگه شرطی شدی میبرمت دستشویی با دمپایی های جدیدت دستشویی میکنی.
هیچیتو به هیچ کس نمیدی چرا آخه! اگه کسی هم شال یا کیف یا هر چیزه منم بر داره با عصبانیت ازشون میگیری
با عکسا و حرفای جدید میام پیشت بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس