حرفای بابایی
سلام آنیلم عشق من تو بهترین و زیباترین بهانه زندگی هستی و من هر کاری که از دستم بر بیاد برات انجام میدم شایدم بابایی راست میگه دارم زیاده روی میکنم شایدم انتظارم ازت زیاده با این سن کوچولو موچولوت، چیکار کنم هر چی تو کتابا خوندم و دارم پیاده میکنم خوب! برات کتابای بچه گونه میخونم کلی باهات بازی میکنم برات هر روز میرقصم خیلی دوس داری که برات برقصم فدات بشم من. هر روز رنگارو با توپای کوچولوی رنگی یادت میدم . چیزای مختلف میدم دستت ... و خیلی کارای دیگه ، برا همینا بابایی میگه زیاده روی میکنم!
خوب دوس دارم تمام تلاشمو بکنم تا توانایی هات بره بالا تا اونجایی که میتونه بره بالا. بابایی دیشب بد جوری زد تو ذوقم میگه چیکار داری بچه رو، اون چیزی رو که هست قبول کن واقع بین باش! (آخه بابایی آنیل روانشناسی خونده) من نمیخوام ازت نابغه بسازم اصلا دوس ندارم یه چیز متفاوتی باشی نرمال و عادی مث بقیه. شایم انقد توجه من بهت زیاده بابایی از حسادت این حرفارو زد، نمیدونم ولی ناراحت شدم.
فدای تو دختر جیگرم بشم که تازگی ها یعنی یه 4 روزی میشه خیلی راحت هر چی رو میدم سریع میگیری و میخوای بکنی تو دهنت. از لبلس عوض کردن همچنان متنفری و جیغ و داد مکنی. حموم کردنو دیگه دوس داری تو وانت بازی میکنی آب بازی رو خیلی دوس داری.این روزا شدیدا موهات داره میریزه. بالشت پر مو میشه تا صب. عاشق روی لحاف و تشکت هستی همش میخوای تورو بغل کنیم و تو از بالا تصویرای اونارو نگاه کنی. وقتی شیر میخوری دستاتو محکم از من میگیر ی اون موقع میمیرم برات(البته این کارو خیلی وقته انجام میدی ) گاهی وقتا هم میزنی. سرما خوردگیت هم خوبه خوب شد هفته پیش.
عاشقتم آنیلم عاششششششششششششششششششششششششششششششششششقتم.