مهمان
و اما پست جدید:
آنیل هنوز به گربه ها خیلی علاقه داره و وقتی خونه مامان وبابابزرگش هستیم شرطی شده که بریم کوچه تا گربه ببینه. چند شب پیش که اونجا بودیم اصرار کرد و رفتیم بیرون، اما از شانس اون گربه بیرون پیدا نکردیم من بهش میگم:
- ببین حتی یه گربه هم نیس
جواب آنیل:
- ای بابا
دوباره میگم :
- پس گربه ها کجا رفتن؟ شاید رفتن شام بخورن یا فقط سردشون بوده نیومدن
- آنیل:
- ای بابا
- آنیل ببین حتی یه دونه گربه هم نیس شایدم رفتن پیش پیش (خوابیدن به زبان آنیل) کنن
- آنیل:
- ای بابا
حدود یه هفته پیش وقتی داشتیم باهم بازی می کردیم ناخنش بلند بود وقتی داشت صورتم رو می کشید اشباهی ناخنش یه زخم رو صورتم انداخت و عکس العملش جالب بود اول وقتی متوجه خون روی صورتم شد سریع پاکش کرد تا کسی نبینه ولی وقتی دید که دوباره میاد دپرس شد....
این اولین نشونه های شکل گیری وجدان یا همون سوپر ایگو هست سوپر ایگو قسمتی از شخصیت هست که اشتباهات رو درک می کنه و علیه اونها موضع می گیره البته الان کمی براش زود هست و ممکنه بشدت اون رو بعدا ایده آل گرا بکنه هر چند علائم دیگه ای هم از ایده آل گرایی در رفتارش دیده می شه مثلا وقتی درب شیشه مربا یا ترشی و ... مقابلش باز بمونه حتما پا میشه میاد اونو می بنده و میره.
باز از رفتارهای جدیدش میشه به احساس شرمی اشاره کرد که اون شب وقتی عموش اومده بود خونه ما نشون داد. آروم یه سنگری پشت مبلها پیدا کرده بوده و از اونجا اوضاع رو بررسی می کرد البته با تشویق اهالی اومد بیرون و کم کم اومد تو جمع نشست. هیجانها بخصوص شرم هیجانهای پیچیده تری هستند که اغلب بعد از یک سالگی شکل می گیرن و این محیط روانی هست که می تونه اون رو تشدید کنه یا از بین ببره.
بازی دالی موشه، شدتش بیشتر شده اما همچنان شدیدا خود محور هست البته این از نگاه روانشناس هاست آنیل چشماش رو با دستش می گیره و بعد میگه آنیل، این یعنی منو پیدا کنین.
این وقتی با نگاه بزرگترها بررسی بشه کاملا خودمحورانه هست اما وقتی یکی از بزرگترها هم همین کار رو بکنه آنیل میره آروم دستش رو کنار میزنه و میگه : جیییییییییییی
در اینجا پنهان شدن مربوط به فرد نیست بلکه عضو پنهان که چشمهاست موضوع بازی بچه هست.
تمامی قسمت های سر رو وقتی بپرسیم نشون میده:
مو-سر- پیشانی- ابرو ها- چشم ها- دماغ- دهان- لبها- دندونها- چانه- گردن و
غیر اینها : سینه – شکم – دستها و پاها و انگشتهای دست و پاها.
البته اینها رو به زبون بابایی میگه چون زبون بابایی و مامانی فرق دارن تو قسمت آموزشی!!!!
(شناخت آناتومی بدن در زبان ترکی دقیق تر از زبان فارسی هست)
و اما گنجینه لغات:
خورشید: ایشی
مداد: منا
ستاره: اتا
کیتی: تیتی
آبتین:آتین (حالا این آتین و آبتین کین؟ خدا میدونه از الان.........)
نیست: نی
قند: دت
چتر: دتر
سشوار: اسبو
نانی: نارنجی
خیس: ایس
پیدا: بهدا
نوک: نو
ماشین:مائین
اسب: ابس،اسب
دریا: دریا
پنیر: پدی، پجی
و اما از همه جالب تر:
قورباغه: تو بی تی
و در ادامه مطلب تصاویری هست که به محتوا اون اشاره ای نمی کنم.
نویسنده مهمان: بابایی
(پیش پیش خونواده آنیل)
فعلا باهاش بازی میکنه بزرگترم که شد ازش فرار می کنه (طراح صحنه دائی کیومرث)
این پست یه خورده هم مهیج تر بشه بد نیست
واینم کارگاه مجسمه سازی قبل از میلاد مامان و بابایی با همکاری خاله
و اینم جشن تولد پسر عمو آخشین:
بابایی مامانی، این چیه تو دستم؟
من و پسر عمو آخشین: