آنیلآنیل، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

آنیل دختر خرداد

دلتنگی

عزیزم، نفسم، عشقم، بهترینم.... خیلی دلتنگت شدم این روزا تحملم کم شده دوس دارم زود زود بیای تو آغوشم محکم بغلت کنم ببوسمت نگات کنم و.... اصلا فکرشم نمیکردم که انقد حس قشنگیه مادر شدن. باورتون میشه دوستای گلم که من چقد از بچه بدم میومد ولی این حس ناخودآگاهه تا همین٥ ماهگی هم هیچ حسی نسبت بهبچه تو شکمم هم نداشتم!!! با خودم میگفتم من چه مادری میخوام بشم!!! ولی از وقتی تکونای قشنگشو حس کردم این اواخرم که دیگه صبرم کم شده زودی میخوام بیاد تا ببینمش. خدا این حسو نصیب تمام مادرای دنیامادرای ایران بکنه. برای نایسل عزیزم یه نی نی ناز و خوشگل و مامانی آرزو میکنم تا این حسو به زودی زودیتجربه کنه وخبر مادر شدنشو بهمون بگه. و همه کسایی که انت...
22 فروردين 1391

دیبا جان

بالاخره امروز به نتیجه نهایی رسیدم. البته اینم بگم بابایی باعث همه این وسواس های من راجع به اسم انتخاب کردنت شده. حالا دیبا رو هم من انتخاب کردم. بازم بابا چیزی نمیگه میگه خیلی مونده ولی کو خیلی مونده ایشالا کم کم داری میای عزیزکم. 2 ماه بیشتر نمونده! به نظرم دیبا خیلی قشنگ و متین و با کلاسه. درسته نظرات متفاوته . به نظر من اینطور میاد. امیدوارم که بابات هم با نظرم موافقت کنه و تو هم اسمتو بپسندی گلم.   ...
17 فروردين 1391

ترس

امروز با زن عموم صحبت میکردم.یه دختر ناز و خوشگل ٣سالهداره به اسم ترانه. از قرار فریبا (مامان ترانه)داشته هویج خورد میکرده ترانه جونم داشته میخورده اون وسطا یکیشم کرده تو بینی کوچولوش. مامانشم از ترس با هزار مشکل بالاخره تونسته در بیاره!!! حالا من از این جور مشکلا انقد میترسم که حد نداره!!! از خفگی بچه، از ایجور کارایی که بچه ها میکنن خیلی میترسم. تصمیم گرفتم برم دوره هلال احمر حداقل یه چیزایی یاد بگیرم و ترسم بریزه.
16 فروردين 1391

سال جدید

سلام به همه دوستای گل سال نو مبارک باشه اولین مطلب سال جدید رو امروز مینویسم راستش وقت نشد بس که سنگین هم شدم و البته تنبل!!! دلم براتون تنگ شده بود عید خوبی بود امابدون سفر! از اونجایی که تو ماشین حالم بد میشه یا فشارم میفته یا میره بالا!! همین اطرافای شهرو میگشتیم.دوستون دارم دوست جونا. مهمونامون میگفتن بالاخره اسم نی نی تون چیه؟ از اونجایی که دچار وسواس شدم فعلا تا چند هفته یی بی خیال اسم شدم تا از این وسواسبی خودی راحت شم. ...
14 فروردين 1391

کادوی عیدی

خرید های عیدمون بالاخره تموم شد. برای دخمل قشنگم هم یه لباسشویی کوچولو(همون کهنه شور) و دو تا ببعی ناز و یه دونه خونه اسباب بازی با وسایل تمام گرفتیم شد عیدی نی نی مون. کهنه شور رنگی هم بود ولی چون سفیدش٣.٥ کیلویی بود بابایی گفت اونو بر داریم. منمتو خونه خودم تزیینش کردم حالا هرکی میبینه فک میکنه از اول همون شکلی بوده خلاصه خوشگل شده. ...
26 اسفند 1390

آماده شدن برای سال جدید

سلام به همه دوستای عزیز. قبل از همه چیز پیشاپیش سال جدید رو به همه دوستای وبلاگی به خصوص نی نی وبلاگی ها تبریک میگم. امیدوارم سال خوبی داشته باشین با نی نی های جدید. ازتون میخواستم راجع به اسم پروا که میخوام برای دختر قشنگم بزارم نظر بپرسم خودم خیلی این اسمو دوس دارم ولی خیلی ها میگنمعنیش یعنی ترس!!! البته معنی زیادی داره یعنی صبر و آرام و قرار . یه معنیش هم ترسه حالا به نظرتون این اسم رو بزارم بده؟ لطفا نظر بدین میدونم که خونه تکونی ها کم کم داره تموم میشه. منم خونه تکونی البته چه عرض کنم اسباب کشی کردم خونهمث دست گل شده و با این وضعم کسی نمیذاشت کار کنم.دست گل همسی جان درد نکنه که مث همیشه کمک حالم بود مامان جونم هم کلی ک...
19 اسفند 1390

استراحت

چند روز بود دل درد خیلی شدید داشتم. رفتم بیمارستان گفتن ممکنه تورو از دست بدم حتی تصور این فکر برام سخت بود عزیزم.اصلا فکر نمیکردم حس مادر بودن چقدر قشنگه و نمی خواستم به این زودی این حس قشنگ رو از دست بدم. کلی دوا درمون و استراحت مطلقی که برام نوشتن امروز حالم بهتر شده خداروشکر. محکم و قوی باش قشنگم تا سالم وسر حال به دنیا بیای تا اون صورت ماهتو ببینم. تو سونو گفتن سرو ته شدی بس که تکون میخوری عزیزم آرامش داشته باش و صبور باش. دوست دارم عزیزکم دوست دارم.
14 اسفند 1390